اکبر صحرایی از آن دست نویسندگانی است که عمده نوشتههای وی برهه خاصی از تاریخ را نشانه رفته؛ داستانها و رمانهایی برآمده از سالهای وقوع انقلاب و از طرفی مرتبط با جنگ تحمیلی و دلاوریهای رزمندگان. با این حال در میان کتابهای این نویسنده ادبیات داستانی و پژوهشگر تاریخ، آثار متفاوتی هم جا خوش کرده؛ «عزیز جهان» عنوان یکی از نوشتههای این نویسنده است که زندگینامه پزشک نابغه شیرازی را شامل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: این
کتاب که به تازگی چاپ هفتم آن از سوی انتشارات «کتابستان معرفت» روانه کتابفروشیها شده پیرامون
زندگی حرفهای و شخصی پروفسور عبدالعزیز خضری، از مفاخر
پزشکی سرزمینمان است. نکات بیشتر درباره این کتاب و ضرورت تألیف چنین آثاری را در گپوگفت امروزمان با نویسنده «عزیز جهان» میخوانید.
آقای صحرایی «عزیز جهان» در میان آثار تألیفی شما کتاب متفاوتی است، آن هم در شرایطی که طی چند دهه فعالیت مستمرتان در حوزه ادبیات، اغلب کتابهایی پیرامون دفاع مقدس و انقلاب نوشتهاید. چطور شد سراغ زندگی چهرهای علمی رفتید؟ ماجرای تألیف این کتاب به یک پیشنهاد درباره پروفسور عبدالعزیز خضری از مفاخر علمی کشورمان در رشته اورولوژی بازمیگردد، پزشکی که همسر ایشان، خانم جهان توکلی هم متخصص بیهوشی هستند. وی یکی از نوابغ پزشکی کشورمان و البته ساکن شیراز است. اطلاعات و نکات جالب توجهی در این رابطه به نقل از دوستان دانشگاه علومپزشکی شیراز شنیدم و زندگی شخصی و حرفهای ایشان را از جهات مختلفی جالب توجه یافتم.
این پیشنهاد از سوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مطرح شد؟ بله، گفتند ایشان از نوابغ پزشکی ساکن شیراز هستند، چهرهای که از قضا سنوسال بالایی هم دارد و چیزی نمانده که اعلام بازنشستگی کند. از من برای تألیف زندگینامه وی درخواست کردند و گفتند برای انتشار آن نیز خودشان حمایت خواهند کرد. گویا یکی از دلایل طرح این پیشنهاد به فعالیتهای ایشان در کسوت یک پزشک نیکوکار بازمیگردد. اتفاقاً آنان بر این مسأله تأکید داشتند و گفتند طی سالهای گذشته تفکر حاکم بر دانشجویان رشته پزشکی بیش از تمرکز بر نگاههای انساندوستانه، سمتوسویی مادیگرایانه پیدا کرده است. البته نه اینکه همه پزشکان جوان را اینچنین بدانند اما خب معتقد بودند با انتشار چنین کتابهایی میتوان برای نسل جوان الگوسازی کرد. پروفسور خضری تا به امروز که چیزی نمانده 90 ساله بشود حتی یک عمل شخصی و در ازای دریافت دستمزدهای آنچنانی انجام نداده و فقط به خدمترسانی اکتفا کرده و حدود 20 هزار جراحی در بیمارستانهای دولتی انجام داده است.
اما نگفتید چطور شد تألیف این کتاب را پذیرفتید؟ همان ابتدا که قبول نکردم، وقتی پیشنهاد تألیف کتاب طرح شد خودم هم دست به بررسی زدم، حتی پای گفتههای دوستان و همکاران ایشان نشستم. در آن زمان پروفسور خضری در کنار برخی مسئولیتهای اجرایی، در جایگاه استادتمام هم به تدریس پزشکان جوان مشغول بود. وی نهتنها در شهر شیراز، بلکه در استان فارس چهره سرشناسی به شمار میآید. وقتی ویژگیهای شخصیتی این پزشک را منطبق با مسائلی یافتم که در دنیای کتاب و ادبیات به نوعی درصدد انعکاس آنها هستم، پذیرفتم. در همان جستوجوهای کوتاه به نکات جالبی درباره پروفسور خضری دست پیدا کردم، حتی فهمیدم وی از هموطنان اهل تسنن و شافعی مذهب است. شافعی مذهبها قرابت زیادی با شیعیان دارند و احترام بسیاری برای ائمه قائل هستند. اینها علاقهام را برای شروع کار بیشتر کرد. در نهایت پای جلسهای حضوری با خودش رفتم، در همان برخورد نخست متوجه شدم مردی بسیار افتادهحال و از طرفی متین و بااخلاق است؛ ویژگیهایی که مشابه آن را همسرش نیز داشت. بعد از آن در همکاری با دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مصاحبهها و از سویی تحقیقهای شخصیام آغاز شد. طی حدود 6 ماه گفتوگوهایی با پروفسور خضری در منزل وی انجام دادم.
این گفتوگوها تنها مبتنی بر مسیری بود که در زندگی حرفهای ایشان طی شده است؟ نه، راستش مسیر گفتوگوها به گونهای پیش رفت که مخاطب در مطالعه این کتاب، با چگونگی مسیری که پزشکی در استان فارس و حتی به نوعی در کشورمان طی کرده بویژه اورولوژی که بعدها از جراحی تفکیک شده و رشتهای مجزا میشود هم روبهرو خواهد شد. دکتر خضری هشتادوهشت سال سن دارد و بر همین اساس تاریخچه بخشی از پزشکی را در کشورمان دیده و آن را لمس کرده است. ایشان از دوره حکیمباشیها وارد این ماجرا و قصه شده است. حتی سال تولدش نیز با وقوع اتفاقات تاریخی کشورمان گره خورده، سال 1313 زمانی است که رضاشاه تبعید میشود.
چقدر زمان صرف تحقیقات، انجام گفتوگوها و از طرفی تألیف این کتاب شده است؟ حدود 3 سال. اگر میخواستم کاری دمدستی تحویل بدهم با کمتر از 6 ماه هم سروته آن جمع میشد، اما کار نویسنده این است که از جزئیات غافل نشود. وقتی بحث زندگینامه یا پرداخت به ماجرایی واقعی مطرح است نویسنده باید سراغ وقایع تاریخی، اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی مرتبط با زمانهای موردنظر هم برود. بهعنوان نمونه وقتی پروفسور خضری تأکید داشت فلان روز، فلان جا رفته و دست به اقدامی مهم در زمینه شغلیاش زده، من سراغ مطالعه تمام وقایع در دسترس روز مذکور رفتم تا ببینم در آن تاریخ چه وقایعی رخ داده است. ذکر این موارد منجر به تصویرسازی دقیقتری میشود. وقتی روز آخر، کتاب را برای گرفتن تأیید نهایی انتشار پیش ایشان بردم، پروفسور خضری اظهار شگفتی کرد، اینکه برخی نکات مندرج در کتاب را نگفته اما همه آنها رخ داده بودند.
شما در کنار انجام این گفتوگوها پژوهش جدی هم انجام دادهاید، آنهم در شرایطی که بنا بر تألیف زندگینامهای به نقل از مصاحبهشونده بوده است. اطلاعات خودتان را چطور به متن وارد کردید تا خللی به گفتههای پروفسور خضری وارد نکند؟ من چیزی اضافه نکردم، فقط سراغ بخشهای ناگفته و به نوعی نقاط خالی رفتم. بگذارید بازهم نمونهای را بگویم. پیش از انقلاب ایشان فارغالتحصیل شده و برای دریافت فوقتخصص خود عازم انگلستان میشود تا آنجا رشته اورولوژی بخواند. در همان دوران، انقلاب در کشورمان آغاز شده و به تبع آن اتفاقاتی در شیراز و سایر شهرها در حال وقوع بوده است. خب مصاحبهشونده که همه اینها را طی گفتوگو به یاد نمیآورد، تنها شاید بگوید من در بحبوحه وقوع انقلاب از ایران رفتم. اینجا وظیفه یک پژوهشگر و نویسنده است که در راستای تکمیل گفتههای مصاحبهشونده گام بردارد.
پس فقط در جایگاه مصاحبهگر و نویسنده در تألیف این کتاب ایفای نقش نکردهاید و به نوعی به تکمیل حافظه ایشان در بازگویی ماجراها هم پرداختهاید؟ بله و این یکی از تفاوتهای نویسندهای است که به طور حرفهای دست به تألیف زندگینامه میزند. در غیر این صورت ما با آثاری برخاسته از همان کارخانههای نویسندهسازی روبهرو میشویم که برخی سازمانهای دولتی و حتی انتشاراتیها راه انداختهاند؛ آثاری که اغلب شبیه به هم و از طرفی سطح متوسط رو به ضعیف دارند. شاید برخی بگویند در شرایط فعلی اختصاص این همه زمان و تلاش تنها برای یک کتاب معقول نیست، اما حداقل من نوعی، وقتی بازخوردهای مخاطبان را دریافت میکنم خستگی کار را فراموش میکنم. در حال حاضر کتاب به سرعت به چاپهای بعدی رسیده و به تازگی ناشر، چاپ هفتم کتاب را برای من فرستاده است.
در این کتاب تأکیدتان بیشتر به حرفه پروفسور خضری بوده یا برای وجوه شخصی زندگی ایشان هم جایی قائل شدهاید؟ اتفاقاً یکی از نکات قابل توجه در این کتاب را میتوان در رابطه عاشقانه وی با همسرش، بازگویی مسائلی از محیط خانواده و حتی دشواریهایی دانست که این دو در سالهای زندگیشان طی کرده بودند. مطالعه وجوه زندگی پروفسور خضری بر جذابیت خود کتاب و از طرفی مسیری که در حرفهاش پشتسر گذاشته، میافزاید. البته در این کتاب تنها سختیهای زندگی کاری و شخصی وی پیشروی مخاطب قرار نگرفته، بلکه حتی شیرینیهای زندگی وی هم با خوانندگان به اشتراک گذاشته شده است.
چرا «عزیز جهان»؟ خب چرایی این انتخاب از چند بابت است؛ مهمترین دلیل آن را میتوان در زندگی حرفهای ایشان و نوع مواجههاش با بیماران دید که هرگز دنبال کسب ثروت نبوده و به قول قدیمیها عزیز دو عالم شده است. نکته جالب توجه دیگر همخوانی نام کتاب با اسامی پروفسور خضری و همسرش است؛ اسم ایشان عبدالعزیز و نام همسرش نیز جهان است.
اگر قالب نوشتاری کتاب به داستان نزدیکتر میشد در جذب مخاطبان جوان موفقتر عمل نمیکرد؟ الان هم شیوه نوشتاری کتاب چندان دور از حال و هوای ادبیات داستانی نیست، منتهی تأکید داشتم مخاطب بداند که «عزیز جهان» یک زندگینامه واقعی است. وقتی نام رمان بر کتابی درج شود، بخشی از اعتماد خواننده ماجرای کتاب از دست میرود و من خواهان چنین اتفاقی نبودم.
طی سالهای اخیر شاهد وقوع اتفاق خوبی در عرصه کتاب هستیم، اینکه نویسندگان و ناشران اهمیت بیشتری برای انتشار آثاری مبتنی بر زندگی چهرههای علمی شاخص در حوزههای مختلف قائل هستند؛ این تغییر را نشأت گرفته از چه دلایلی میدانید؟ در زمانه فعلی بیش از هر زمان دیگری به انتشار آثاری که هم الگوساز باشند و هم جوانان را به آینده امیدوار کنند نیاز داریم. شما زندگی پروفسور خضری را که بخوانید، گذشته از موفقیتهایی که کسب کرده و تأثیری که به نوبه خود بر سیر علمی پزشکی در کشورمان گذاشته، با فردی وطندوست روبهرو میشوید. بگذارید به نکتهای اشاره کنم، در همان بحبوحهای که تحصیلات تکمیلی ایشان برای دریافت تخصص در انگلستان تمام میشود انقلاب در کشورمان به وقوع پیوسته بوده که به وی پیشنهاد میدهند در انگلستان بماند، حتی تأکید میکنند کار و درآمد خوبی هم برای او مهیا خواهد بود، اما با آنکه میدانستند بازگشتش به کشور بنا بر شرایط آن روزها سختیهای بسیاری برای خود و خانوادهاش رقم خواهد زد، بازمیگردد. او خدمت به هموطنان خود را به ماندن در راحتی ترجیح میدهد. در اوج انقلاب به شیراز سفر میکند و میماند. خواندن اینها حس وطندوستی را بیشازپیش در نسل جوان تقویت میکند و به آنان نشان میدهد میتوان ماند، با سختیها روبهرو شد و آینده را از آن خود ساخت. انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه:
تألیف این کتاب
عزیز جهان
گفت وگوها
حرفه ای
روبه رو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۷۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جواد نکونام: خوشحالم مالکان جدید خیلی زود فهمیدند چه کسانی مخل آسایش استقلال هستند
طرفداری| سرمربی تیم فوتبال استقلال در خصوص اتفاقات اخیر این باشگاه صحبت کرد.
جواد نکونام سرمربی استقلال در واکنش به اتفاقات این باشگاه، گفت:
یک روز به یادماندنی برای باشگاه استقلال خواهد بود. شاید هم یک هفته به یادماندنی. بعد از واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس، اتفاق مهم دیگری نیز با درایت علی عسگری و شهریاری برای استقلال رقم خورد و تصور میکنم استقلال به ساحل آرامش خواهد رسید. از داستانهای امسال هر چه بگویم کم گفتم. عدهای همه کار کردند استقلال نتیجه نگیرد. اجازه ندادند بازیکنان مورد نظر جذب شود. اتفاق هایی برای استقلال افتاد که اصلا خوب نبود و باعث شدند هوادار یک فصل اذیت شود و استرس بکشد. با تصمیمی که گرفته شد، استقلال به ساحل آرامش رسید ولی باید مراقب باشیم. هواداران هوشیار باشند که عدهای دوست ندارند استقلال قهرمان شود.
سرمربی استقلال اضافه کرد:
وقتی این خبر در هواپیمای تیم اعلام شد، همه تیم خوشحال شدند چون همه امسال اذیت شدند. فعلا نمی خواهم زیاد در این باره حرف بزنم. به زودی با هواداران درباره بلاهایی که در یک سال گذشته سر من، تیم و هواداران آوردند صحبت میکنم. الان فقط و فقط تمرکزمان روی موفقیت تیم است. با وجود کم و کاستیها تا لحظه آخر برای استقلال خواهیم جنگید. فقط خوشحالم مالکان جدید خیلی زود فهمیدند چه کسانی مخل آسایش استقلال هستند و می خواهند آرامش را بر هم بزنند.
از دست ندهید ????????????????????????
تونی کروس: پاس گلم جلوی بایرن خیلی خاص نبود شاهکار کارلتو؛ بازهم شکستناپذیری مقابل بایرن بزرگترین بازیکنان ناکام تاریخ لیگ قهرمانان یحیی شکایت کند 5 میلیارد تومان جریمه میگیرد